خانه خراب 


ساقی ِکارساز ِمن ، مستِ شراب کن مرا  
نیست امیدِ عافیت ، خیز و خراب کن مرا

عالم ِخاک می کند شیشۀ عمر را تهی
ماهی ِنیمه مرده ام ، زنده به آب کن مرا

آب صفت به بوی ِمی در رگِ تاک می دوم
شیرۀ جان ِمن بکش ، بادۀ ناب کن مرا

باز نمی کنم نظر تا نشوم تهی ز خود
همرهِ موج ِمی ببر ، چشم ِحباب کن مرا

نیست اگرکه چون زمان ، رحم ترا به زندگان
زندگی ِمرا ببین ، مرده حساب کن مرا

شب چو به ناز می نهی چشم ِکبود را به هم
در دل ِاین شبِ سیه ، گردش ِخواب کن مرا
 
نقش ِامید و بیم را یکسره شسته ام ز دل
خواه بخوان به مرحمت ، خواه جواب کن مرا
  
زنده به جان اگرمنم ، خانۀ تن چه می کنم؟
خانه خراب کن مرا ، خانه خراب کن مرا


محمد قهرمان
ازمجموعۀ حاصل ِعمر 1361/6/31

 


اشعار محمد قهرمان محمد ,خراب ,محمد قهرمان ,مستِ شراب ,ساقی ِکارساز منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مهاجرت به کانادا ، مهاجرت به استرالیا ، اقامت دل نوشته های آسمانی chidazin سوپر مانی | آموزش و بررسی روش های کسب درآمد تیکت آرت بیست و یکیا سیستمهای تصفیه آب و فاضلاب صنعتی کافی نت کلیک بردخون - بوشهر